در شرایط کنونی که امنیت فضای سایبر برای کشورهای مختلف از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، برای دریافتن فرصت ها و دفع تهدیدهای آن، باید راهبرد جامع، به روز و پویایی داشت. داشتن راهبردی این چنینی نیز مستلزم شناخت فضای سایبر و آسیب پذیری های اصلی کشور در این فضاست. بر این اساس، راهبردی می تواند موفق باشد که طراحان آن حداقل بر سه حوزه تسلط داشته باشند؛ 1.شناخت عمیق، ماهیت محور، روندمحور و دوراندیش از فضای سایبر؛ ۲. آگاهی از آسیب پذیری های اصلی کشور در حوزه سایبری و تلاش برای پوشش و تقویت آنها؛ ۳. آشنایی با انواع تهدیدهای سایبری و چگونگی ترکیب تهديد با آسیب پذیری و تلاش برای شناخت و اجرای راه کارهای مقابله ای با آنها.
با وجود اهمیت این موضوع، سؤال اصلی این نوشتار این است که مهم ترین آسیب پذیری جمهوری اسلامی ایران در حوزه سایبر کدامند؟ نویسنده این نوشتار معتقد است با توجه به روندها و رویدادهای گذشته و تجربه سایر کشورها، پیچیدگی و مشکل بودن شناخت فضای سایبر، کاربر بودن در تمامی عرصه ها، ضعف در اعتماد عمومی نسبت به دولت در حوزه سایبری، نداشتن راهبرد جامع و کارآمد سایبری و جزیره ای عمل کردن و همگام نبودن با فضای انقلاب سایبری از جمله مهم ترین آسیب پذیری ها و چالش های کشور در حوزه سایبر هستند.
واژگان کلیدی: فضای سایبری، آسیب پذیری، چالش فضای سایبری.
در جهان امروز همه چيز با سرعت بالايی در حال دگرگونی است و همه حكومت ها و كشورها در تكاپوی نوسازی و تكامل ساختار و سازمان های خود برای انطباق با اين وضعيت جديد هستند. اين تغيير و دگرگونی ها به صورت های مختلف حكومت ها و جوامع را تحت تأثير قرار داده و آن ها را در برخی زمينه ها دچار چالش كرده و در برخی زمينه های ديگر فرصت های زيادی برای آنها فراهم آورده است. اين روند به گونه ای بوده است كه، بشر در مقايسه با هيچ زمانی ديگر از تاريخ خود به اندازه دوران حاضر سياسی نبوده و به احتمال زياد می توان گفت يكی از عوامل مهم سياسی شدن مردمان، شكل گيری عرصه جديد ارتباط بين افراد می باشد. اين عرصه جديد به شكل گسترده ای اخبار و اطلاعات مربوط به رويدادها، مسائل اجتماعی، نظرها و … را بين افراد توسعه داده و زمينه ارتباطات گسترده بين آنها را فراهم آورده است. به طوری كه حكومت ها، گروه ها و حتی افراد از فضای سايبر در جهت تبليغ، پيگيری اهداف، بسيج افكار عمومی و غيره به نفع خود استفاده می كنند.
فضای سايبر دارای ظرفيت ها و پتانسيل های مثبت و منفی بالايي است كه در اين مقاله ظرفيت های چالش آفرين و منفی اين فضا مد نظر می باشد. در واقع، فضای سايبر امكانات و ظرفيت هايی را در اختيار مخاطبان قرار می دهد كه به قدرتمند شدن مخاطب در كنترل ديگران، تأثيرگذاری، نقش آفرينی، ايجاد تشويش و بی نظمی، ايجاد اغتشاش و بر هم زدن امنيت اجتماعی در سطح جامعه كمك می كند.
به كمك اينترنت ديگر مخاطب، منفعل نيست كه فقط نظاره گر صرف محتوای برنامه های رسانه ای باشد، بلكه قدرتی كسب كرده تا با سرعت به محتواها بازخورد نشان دهد، در نحوه توليد محتوا تأثيرگذار باشد و حتی خود به توليد محتوا نيز بپردازد. به واسطه اين امكان از يك سو، گروه ها و جنبش هايی كه سابقاً قادر به بازنمايی خود و مشاركت در توليد محتوا در رسانه ها نبوده اند و توسط روابط قدرت موجود به نوعی به حاشيه رانده شده بودند تا حدودی توانسته اند صدا و حضور خود را در اين فضا قابل شنيدن نمايند و از سوی ديگر گروه های اجتماعی مجازی كه از طريق روابط و تعامل ها در اين فضا شكل گرفته اند نيز، فرصت ابراز وجود و دست و پا كردن فرصت هايی براي خود در عرصه های مختلف با اهداف متفاوت به دست آورده اند و در ابعاد مختلف و مورد نظر خود نظم و امنيت اجتماعی موجود در كشور را تحت تأثير قرار دهند تا بتوانند به اهداف خود دست يابند. در اين بين، از جمله مهم ترين ابعادی كه در فضای سايبر مورد هدف و چالش قرار گرفته است، امنيت اجتماعی در ابعاد آسيب های اجتماعی، سياسی، فرهنگی و اقتصادی می باشند كه هر يك به صورت های مختلف بر نظم و امنيت كشور و امنيت اجتماعی تأثيرگذار می باشد. از آنجا كه وظيفه اصلی نيروی انتظامی در گام نخست برقراری نظم و امنيت در سطح جامعه برای رشد و شكوفايی جامعه، اعتلای رفتارهای انسانی و بنيان خانواده به عنوان بنيان اصلی جامعه و ساير نهادها برای توسعه و اعتلای آنها می باشد، شناخت آسيب هايی كه اين رشد و تعالی و امنيت اجتماعی را با مشكل مواجه كند گام نخست و راهبرد اصلی نيروهای انتظامی می باشد تا با توجه به اين شناخت بتواند راهكارها و راهبردهای ويژه ای ارائه دهد. در اين بين فضای سايبر به عنوان فضايی نوظهور كه ظرفيت های بالايی دارا می باشد جدا از جنبه های مثبت به صورت های مختلف سبب به چالش كشيده شدن و آسيب بخش های متفاوت جامعه شده است كه در اين مقاله صرفاً به جنبه های منفی فضای سايبر بر جامعه مدنظر قرار گرفته و سعی شده است شناخت كلی از آسيب های ناشی از فضای سايبر بر امنيت اجتماعی در بخش های اجتماعی، فرهنگی، سياسی و اقتصادی حاصل شود.
سایبر ( cyber) واژه ای است بر گرفته از لغت «cybernetics» به معنای سکاندار یا راهنما و نخستین کسی که واژه فضای سایبر را به کار برد، ویلیام گیتسون نویسنده داستان های علمی- تخیلی، در کتاب نورومنسر( necromancer) بود. فضای سایبر یا فضای مجازی (Cyber Space) در تعریف برخی نویسندگان عبارت است از: «مجموعه ای از ارتباطات درونی انسان ها از طریق رایانه و وسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی است.» البته شاید بهتر باشد آن را چنین تعریف کنیم: «محیط الکترونیکی واقعی است که ارتباطات انسانی به شیوه ای سریع، فراتر از مرزهای جغرافیایی و با ابزار خاص، خود؛ در آن، زنده و مستقیم روی میدهد». قید «واقعی»، مانع از این است که تصور شود مجازی بودن این فضا به معنای غیر واقعی بودن آن است؛ چرا که در این فضا نیز همان ویژگیهای تعاملات انسانی در دنیای خارج همچون مسئولیت وجود دارد.
ضمن این که فضای سایبر در واقع یک «محیط» است که ارتباطات در آن انجام میشود؛ نه صرفا مجموعه ای از ارتباطات. از سوی دیگر، این ارتباطات گرچه ممکن است در همه حال بر خط (On Line) نباشد، ولی زنده و واقعی و مستقیم است. از این رو، تأثیر و تأثر بالایی در این روابط رخ میدهد.
از ویژگیهای منحصر به فردی که فضای سایبر را از دیگر رسانهها ممتاز میسازد، جهانی بودن آن است. هر فردی در هر نقطه از جهان میتواند از طریق آن به آسانی، به جدیدترین اطلاعات دست یابد. مرزهای جغرافیایی تا کنون نتوانسته از گسترش روزافزون فضای سایبر جلوگیری کند. از این رو، هر نوع فیلتر و مرزبندی در برابر آن بسیار دشوار مینماید.
چنانچه بخواهید به آخرین مقاله، کتاب و یا خبری که در زمینه تخصصی، در سطح جهان منتشر شده، دست یابید، ساده ترین و سریع ترین راه، استفاده از فضای سایبر است.
رسانه ها از فیلم، عکس، متن و یا هر هنر دیگری برای جذاب کردن خویش به کار میگیرند و این ابزارها در فضای سایبر قابل دستیابی است؛ به ویژه آن گاه که هیچ نظارت و فیلتری توان محدود کردنش را نداشته باشد. از ویژگیهای منحصر به فردی که در تنوع و جذابیت فضای سایبر تأثیر بسزایی دارد، مشتری محوری محض است. در متون نوشتاری ارتباطی تنگاتنگ میان خوانندگان و نویسندگان وجود دارد که خواننده به راحتی میتواند نظر خود را با شخص نویسنده در میان بگذارد. از سوی دیگر، امکان نظر سنجی و ارزیابی در این فضا بسیار آسان تر و روزآمد تر است و این توانایی را به داده پردازان، فروشندگان و عرضه کنندگان محصولات اینترنتی میدهد که از آخرین خواستههای مشتریان و مخاطبان خود مطلع گردند.
معنای واقعی آزادی اطلاعات، در فضای سایبر محقق شده است. از این رو، شما هر نوع اطلاعاتی را که بخواهید – اعم از فرهنگی، سیاسی و اقتصادی – بدون محدویتهای حاکم بر دیگر رسانهها، در فضای سایبر قابل دسترسی است. آزادی ارتباطی نیز از ویژگیهای دیگر فضای مجازی است که در دیگر وسایل ارتباطی تا این حد قابل دستیابی نیست.
از پدیدههایی که رایانه و پس از آن اینترنت همراه خود به ارمغان آورد، مخاطراتی بود که بر جای جای قلمرو گسترده اش، سایه انداخت. چنین مخاطراتی، چنانچه مورد بی توجهی جامعه و حکومت قرار گیرد، بسی بزرگ و گاه غیر قابل جبران خواهد بود؛ چرا که آسیبهای روانی ناشی از کاربری نادرست و خلاف قانون، موجب اختلال در رفتار شهروندان شده، جامعه را در رسیدن به فواید بی شمار این فناوری نوین ناکام میگذارد. این اختلالات، شهروندان را فرسوده و ناتوان کرده، فعالیتهای روزمره آنان را مختل میکند. آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن، اعضای جامعه را در رفتار فردی با خانواده و رفتار اجتماعی با دیگر شهروندان و حکومت متزلزل و متأثر از فرهنگهای منحط بیگانه مینماید. هنجارها و ارزشهای متعالی جامعه رو به زوال رفته، احساس امنیت و آرامش از جامعه رخت برمیبندد. ضمن این که آسیبهای سیاسی آن، موجب تضعیف اقتدار و حاکمیت دولت شده، آن را در ایجاد وحدت ملی و امنیت اجتماعی و امنیت اطلاعاتی دچار چالشهای جدی میکند.
هر جامعه صاحب ارزش هایی است که ناشی از فرهنگ آن است؛ اما برخی ارزشهای مترقی در جوامع اسلامیاست که به موجب تأثیر از فرهنگ بی بندوبار، و اباحه گر غرب در حال کم رنگ شدن است؛ ارزشهایی مثل: حیا و عفت زن، اهمیت داشتن شخصیت انسان نه جنسیت آن و قبح عریان نمایی بدن. دین چابنر درمقاله ای چنین پیامدهایی را که ناشی از رواج اباحه گری جنسی و هرزه نگاری میداند و میگوید: «مطالعات دقیق و گستردهای در طول این سالها در این باره صورت نگرفته است؛ ولی روانشناسان شبکه ایبیسی نیوز (ABC NEWS)، بر اساس تجربیات خود در مواردی که با کودکان سر و کار داشتهاند، بر این باورند که پسرانی که با تصاویر خشونتآمیز و مستهجن مواجه بوده اند، اغلب انگیزههای بوالهوسانهای نسبت به دختران دارند؛ در عین حال، دختران نیز پاسخ مثبتی به این گونه تمایلات پسرها نشان میدهند». در نتیجه رواج بوالهوسی است که ارسال تصاویر مستهجن در میان جوامع اسلامیرشد مییابد، روابط آزاد دختر و پسر ترویج میشود، کم پوشی و عریانی در میهمانیها و عروسیها به ویژه در میان جوانان گسترش مییابد و در نهایت، قبح برخی اعمال که سازنده ارتباطی سالم و مفید در میان افراد جامعه است، از بین رفته می رود و در گذر زمان به رشد ارتکاب برخی اعمال خلاف اخلاق متعالی، و حتی ارتکاب برخی جرایم، منتهی خواهد شد.
از ویژگیهای فضای سایبر این است که به شدت تحت تأثیر هر نوع عرضه گسترده ای قرار میگیرد. گرچه این فضا ، گذرگاه فرهنگهای متنوع و گوناگونی است که هر یک در صدد عرضه خویش هستند، اما تنها فرهنگی پیشتاز خواهد بود که حضور پر رنگ تر و گسترده تری داشته باشد. و بدین سبب است که در آن فرهنگ غالب، فرهنگی جز فرهنگ قدرتمند، اما منحط غرب نیست؛ چرا که با به کارگیری صحیح از امکانات وسیع و تلاشی وافر، به عرضه گسترده خود پرداخته و یکه تاز این عرصه گردیده است. به طور متوسط توسعه وب که یکی از مهم ترین ابزار عرضه فرهنگ است، هر سه ماه یکبار دو برابر میشود. اما این رشد روز افزون، به نفع فرهنگ غربی است؛ چرا که پر رنگ ترین حضور از آن ایشان است. طبق آماری، آمریکا و کانادا ۶۳ درصد، اروپا ۴/۲۲ درصد و استرلیا، ژاپن و نیوزلند ۴/۶ درصد از کامپیوترهای متصل به اینترنت را در اختیاردارند و بقیه کشورهای آسیایی و آفریقایی تنها ۹/۵ درصد از این آمار را به خود اختصاص داده اند. درصد کاربران اینترنت در آمریکا ۶ درصد اروپا ۳ درصد و در اقیانوسیه و بقیه قارههای دنیا تنها ۸ درصد است. گر چه ممکن است تاکنون این آمار افزایش نیز یافته باشد، ولی حقیقت این است که سلطه غرب و فرهنگ بی بندبار غرب در جای جای فضای سایبر سایه گسترانده است.
چنانکه حکومت زبان انگلیسی موجب شده است که کاربران با حضور در فضای سایبر، ضمن این که با زبان انگلیسی حاکم بر آن درگیر هستند، از زبان ملی خود دور شوند؛ به عنوان مثال، در چتهای اینترنتی فارسی زبانان بیشتر از الفبای انگلیسی به جای الفبای فارسی استفاده میکنند که البته یکی از دلایل آن کمبود نرم افزارهای قدرتمند فارسی است. گسترش این کاربرد خود موجب تضعیف الفبا و زبان فارسی خواهد شد. به ویژه با توجه به این که علم و فناوری که از ضروریات زندگی است، در این فضا به صورت زبان انگلیسی نمود یافته است. تمامینشریات، متون و منابع دست اول حتی در کشورهای غیر انگلیسی به این زبان میباشد. از این رو، دانستن زبان انگلیسی از لوازم حضور فعال در فضای سایبر شده است. آموزش، پژوهش و ارتباطات نمیتواند به حرکت پیشرونده خود ادامه داده و نیازهای جامعه را پاسخ دهد، مگر این که زبان انگلیسی را به کار گیرد. و این خود به صورت طبیعی موجب سیطره فرهنگ غرب بر عرصههای گوناگون جوامع به ویژه جوامع اسلامیمیگردد. بدین وسیله، ارزش ها، روش ها و هویت های مطلوب فرهنگ غربی بر جوامع تزریق شده، فرآیند دگرگونی عناصر فرهنگی سرعت خواهد گرفت.
آری، در شرایطی که دشمنان فرهنگ و غارتگران اندیشههای راستین اسلامیبا درک قابلیت بالای این شاهراه ارتباطی و اطلاعاتی، از آن در اشاعه خواسته های نفسانی و آرمان های دنیایی خود کمال استفاده را میکنند، هرگز نباید لحظه ای از استفاده مطلوب از این ابزار پرقدرت فرهنگ ساز غافل شد.
گرچه دستیابی آسان به انواع اطلاعات از مزایای فضای سایبری است، اما معایبی نیز دارد. از جمله این که طرح و نشر انواع شبهات در آن، موجب تزلزل در باورهای کاربران سست عقیده و کم اطلاع می گردد. فضای سایبر چاقویی دو لبه است که ما میتوانیم از آن به سود خود مدد بگیریم؛ اما هجمه و تنوع و گسترش فرهنگ مهاجم غربی، به حدی است که در شرایط فعلی کوششهای مدافعان فرهنگی مسلمان را بسیار کم اثر مینماید؛ خاصه این که مدیریت اصلی اطلاعات نیز در دست غرب و غربیان است. البته بهترین راه حل تنها انفعالی عمل کردن و اکتفا کردن به پاسخ گویی به شبهات نیست؛ بلکه این پاسخ گویی باید همراه با تهاجم نیز باشد؛ به این معنا که باورهای فرهنگ مهاجم را نیز با سؤالاتی که در مورد باورها و نگرشهایشان وجود دارد، مورد هدف قرار دهیم و هیمنه ظاهری آنان بشکنیم.
آزادی بیان و طرح اندیشههای متضاد در فضای سایبر، از اهداف اولیه ایجاد چنین فضایی است؛ اما چنانچه اندیشه ای بدون هیچ بنیان و اساس معتبری در این فضا مطرح شود، ثمره آن انباشته شدن اندیشههای بسیاری است که توان بررسی و نقد و تحلیل همه آن ها از عهده مخطبان خارج است. و بدین سبب، کاربران بدون بررسی و تحقیق در مبانی و زوایای پنهان اندیشههای نو ظهور، به سبب کثرت و رواج بیحد و حصر آن در فضای سایبر، از آن متأثر میشوند. و در نتیجه، روحیه حق پذیری کاربران به ویژه جوانان، به سطحی نگری و مسامحه کاری در پذیرش اندیشههای نو ظهور مبدل خواهد شد.
آن گاه که کودکی را بخواهند آموزش دهند، ابتدا او را بامفاهیم ساده ای در حد فهم او آشنا میکنند. طرح مفاهیم متنوع و اندیشههای متضاد برای او، ثمره ای جز حیرت نخواهد داشت. فضای سایبر گر چه مولد آزادی بیان و تضارب آرا است، اما انباشت اطلاعات خوب و بد، گزینش اطلاعات صحیح را دشوار کرده و طرح نامحدود و طبقه بندی نشده آن، موجب سردرگمی کسانی خواهد شد که در تحلیل افکار و اندیشهها دچار ضعف هستند. از این رو، ضروری است که پیش از هر چیز کاربری صحیح و طبقه بندی شده این فضا را به کاربران بیاموزیم.
حفظ حرمت قوانین اجتماعی و رعایت آموزههای اخلاقی، از ریشه ای ترین اصول هر فرهنگی است. بدیهی است با گسترش اباحه گری در فضای سایبر، نهایتاً این روند در میزان خودداری افراد جامعه از ارتکاب اعمال غیر اخلاقی و ناهنجار در فضای جامعه نیز تأثیر خواهد گذاشت. منشأ برخی از اعمال خلاف اخلاق در سطح جامعه، مباح شدن آن در فضای سایبر است.
یکی از نگرانیهای مؤلفان آثار علمی، ادبی و یا هنری ارائه آثارشان به صورت دیجیتال است. با توجه به گسترش روزافزون سرقت دادههای گوناگون و نرم افزارها و نیز عدم توانایی مسؤلان در برخورد با این قبیل جرایم و دشوار بودن نظارت و حفاظت از دادهها، حقوق مادی و معنوی مؤلفان در فضای سایبر دو چندان به خطر خواهد افتاد؛ چرا که با توجه به قدرتمند شدن انواع ابزارهای قفل شکن و نبود نظارت لازم بر فضای سایبر، مؤلفانی که بخواهند از منافع مادی و معنوی اثر خویش بهره ببرند، از ارائه اثرشان در غالب دادههای الکترونیکی خودداری میورزند.
عمده محصولات فرهنگی اعم از فیلم، عکس، متن، بازیهای رایانه و اینترنتی از سوی غرب و گاه شرق، تولید و در فضای سایبر تبیلغ و توزیع میشوند. بدین سان یکی از خطرات ناشی از فضای سایبر متوجه کشورهایی است که دارای فرهنگهای متضاد با فرهنگ حاکم بر فضای سایبر است. به ویژه کاربران مسلمان، که عمدتاً با وجود برخورداری از فرهنگی غنی، از استفاده از محصولات قوی فرهنگی متناسب با فرهنگ خود محروم اند.
کاربران، بیشتر ترجیح میدهند در محیطی آرام و خلوت، از اینترنت استفاده کنند تا هم بهتر بتوانند از اطلاعات آن بهره ببرند و هم با تمرکز و سرعت بیشتر، از اتصالهای طولانی مدت جلوگیری کرده، هزینههای حاصل از آن را کاهش دهند. اما این نوع خلوت و انزوا در طولانی مدت، برخی مشکلات روانی مانند گوشه گیری و در نهایت افسردگی را در پی دارد. کیسلر و همکارانش معتقدند: بسیاری از روان شناسان این نگرانی را داشته اند که آسانی ارتباطهای اینترنتی، چه بسا افراد را وا میدارد تا زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانند؛ به صورت آنلاین با غریبهها صحبت کنند و ارتباط سطحی برقرار سازند و این کارها را به قیمت از دست دادن گفتگوهای رو دررو و ارتباطهای فامیلی و دوستانه انجام دهند. بنا بر برخی پژوهشهای پیمایشی، ارتباطهای اجتماعی از طریق اینترنت، ضعیف تر از ارتباطهای واقعی است و در دراز مدت، به انزوای اجتماعی فرد میانجامد.
گمنامی و نامرئی بودن کاربران، از دیگر ویژگیهای روابط اینترنتی است که موجب پیدایش آسیبهای جدی اخلاقی و روانی در افراد میشود. در فضای سایبر شخص می تواند هر نقابی را بر خود بپوشاند و بدین وسیله هر چه میخواهد، می گوید و هر کاری که بخواهد، انجام می دهد؛ بدون این که ترس از شناخته شدن، و رسوا شدن داشته باشد. این ویژگی موجب کاهش خویشتن داری و بازدارندگی کاربران در برابر اعمال ناهنجار اخلاقی و ضد اجتماعی خواهد شد. هدف از اجرای بسیاری از مجازات ها در سطح جوامع، ایجاد حس بازدارندگی در میان افراد جامعه به ویژه مجرمان و افراد دارای حالت خطر ناک است. این صفت روانی به سبب ظرفیت بالای ارتکاب جرم در فضای سایبر، کاهش پیدا کرده و موجب ارتکاب گسترده برخی جرایم به ویژه جرایم سایبری و جرایم جنسی مجازی شده است. چنانچه این صفت در نهاد افراد جامعه کم رنگ شود، قبح برخی جرایم از بین رفته، احساس بازدارندگی در افراد کاهش مییابد. و چه بسا در کثرت ارتکاب جرایم غیر سایبری تأثیر بسزایی بگذارد.
عناصر سه گانه هویت، یعنی: شخص، فرهنگ و جامعه، هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مى کنند. هویت شخصى، ویژگى بى همتاى فرد را تشکیل مى دهد. هویت اجتماعى در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار گرفته و شکل گیری آن، متأثر از ایشان است. و در نهایت، هویت فرهنگی، برگرفته از باورهایی است که در عمق وجود فرد به واسطه تعامل او با محیط پیرامون و آموزههای آن، از بدو تولد تا کهنسالی جای گرفته است. از آن جا که فضای سایبری، صحنه ای فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را در موقعیت هاى متنوع، نقش ها و سبک هاى زندگى قرار مى دهد، خود زمینه ای است برای آسیب پذیری شخصیت کاربر که در نتیجه، موجب چند شخصیتی شدن کاربر خواهد شد. در فضای سایبر بیش از آن که هویت ظاهری فرد مطرح گردد، درون مایههای افراد بروز میکند. هر کس در صدد بیان اندیشهها و علاقه مندیهای خویش است. از این رو، است که ساختار و چینش پایگاههای شخص(Web Loge) به گفته میلر (Miler) نشان از شخصیت آن کاربر است. مطرح نشدن هویت شخصی و مشخصات فردی در اینترنت موجب تقویت شخصیتهای چندگانه و رشد و استحکام آن میگردد.
جوانان در این محیط از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند و به ویژه در دورانی که هویت آنان شکل میگیرد، این خطر پر رنگ تر میشود. دکتر محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینه هاى فراوانى که رسانه هاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مى گذارند، آنان دائماً با محرک هاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مى شوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را مى آفریند، خصوصاً براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرک هاى فراوانى مواجه است. همچنین از طریق رسانه هاى جمعى، افراد خط مفروض میان فضاى عمومى و خصوصى را تجدید سازمان مى کنند و این امکانى است که جوانان فعالانه از آن استفاده مى کنند. جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکل گیرى هویت او است و همواره به دنبال کشف ارزش ها و درونى کردن آن ها مى باشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرت انگیز و گوناگون اطلاعات مواجه مى شود و ناچار که در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریق جستجو پیدا کند و بدین سان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویت یابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند.
از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگى هاى شخصیتى مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مى رود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاق هاى چت مشغول گفتگو با یکدیگر مى باشند، با مشخصاتى غیر واقعى ظاهر شده و از زبان شخصیتى دروغین که از خود ساخته اند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کرده اند، صحبت مى کنند و با این حال، همین شخصیت هاى ناشناس چه تأثیرات مختلفی بر یکدیگر دارند.
اعتیاد مجازی، استفاده بیش از حد از اینترنت است تا آن جا که بدون استفاده از آن فرد احساس کمبود میکند و روابط او با محیط متاثر از استفاده مکرر و دیوانه وار فرد شده، از حالت عادی خارج میشود. نبود روابط پایدار و صمیمیبا دیگران، نداشتن اعتماد به نفس و به طور کلی شکست در عرصههای گوناگون زندگی، زمینه را برای اعتیاد افراد به اینترنت فراهم میکند. نتایج پژوهش یانگ (۱۹۹۷ م.) در این زمینه نشان داد که یکی از دلایل مهم اعتیاد به اینترنت در افرادی که روابط عمومیکمتری دارند، به دست آوردن حمایتهای اجتماعی است؛ زیرا حمایتهای اجتماعی با اعمالی چون ورود به اتاق گپ زنی در میان اعضا در فضای سایبر زودتر به وجود میآید
این اختلال روانی در کشورهایی که استفاده از اینترنت آسان و ارزان است، بسیار چالش زا بوده است؛ تا آن جا که نهادهای مختلف را درگیر کرده است. در کشوری مثل آمریکا تعداد معتادان به اینترنت از سایر معتادان بیشتر است؛ تا جایی که برخی معتادان ۱۸ ساعت از وقت روزانه خود را در اینترنت صرف میکنند. این مسأله در آمریکا به قدرى فاجعه بار است که کلیساها و پیشوایان مذهبى با فریادهاى کمک خواهى زن و شوهر، یا یکى از آن ها، براى رهایى از این نوع اعتیاد مواجه هستند و مؤسسه هاى مشاوره اى مسیحى در حال تدوین مشاوره هاى اعتیاد به اینترنت مى باشند.
پیامدهاى اعتیاد به اینترنت و حتى کار زیاد با اینترنت که در حد اعتیاد نباشد، نتایج و پیامدهاى زیان بخشى براى فرد و جامعه در پى داشته و آسیبهاى شدید جسمانى، مالى، خانوادگى، اجتماعى و روانى را به همراه دارد.
یکى از پیامدهاى فردى و اجتماعى اعتیاد و کار زیاد با اینترنت، انزوا و کناره گیرى اجتماعى است. این موضوع پیامدهاى عمده اى براى جامعه و فرد دارد؛ زیرا وقتى مردم از نظر اجتماعى درگیر باشند، سالم تر و خوشبخت تر زندگى مى کنند.
از دیگر پیامدهاى اعتیاد اینترنتى، مشکلات خانوادگى و تأثیر آن بر روى روابط زناشویى، والدین و فرزندان است. امروزه اصطلاح «بیوه اینترنتى» براى همسر معتاد به اینترنت اطلاق مى شود. آمار نشان مى دهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فروپاشى خانواده و طلاق منجر شود. شاید باور کردن اینکه شخصى همسر خود را فقط به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک مى کند، براى کسانى که به اینترنت اعتیاد پیدا نکرده اند، وحشتناک به نظر برسد؛ ولى این مسئله هر روز در دنیاى اینترنت اتفاق مى افتد. دکتر یانگ معتقد است که اگر چه زمان، تنها عامل تعیین کننده در تعریف اعتیاد به اینترنت نیست، ولى عموماً معتادان بین ۴۰ تا ۸۰ درصد از وقت خود را با جلساتى که ممکن است هر کدام حتى تا ۲۰ ساعت طول بکشد، صرف مى کنند و این کار باعث مى شود اختلالاتى در میزان و زمان خواب کاربر به وجود آید.
در موارد شدید حتى قرص هاى کافئین براى تسهیل زمان طولانى ترى در اینترنت بودن مصرف مى شود. این اختلال، خستگى بیش از اندازه در بدن ایجاد مى کند که کارکرد درسى و شغلى را تحث تأثیر قرار مى دهد و ممکن است نظام ایمنى بدن را ضعیف کند و فرد نسبت به بیمارى ها آسیب پذیری بیشتری پیدا کند. افزون بر این، به علت عدم ورزش و حرکات مناسب، مشکلات عصب هاى مچ و درد پشت، چشم درد و مانند آن به وجود مى آید، در مواردی اعتیاد به اینترنت موجب از دست دادن شغل نیز شده است. منشأ اغلب اعتیادهای مجازی را میتوان عدم کنترل و کاربرد صحیح از اینترنت دانست؛ چرا که کاربرد اینترنت در جهت هرزه نگاری (Pornography) بازیهای رایانه ای، گپ زنی به واسطه جذابیتهایی که دارد، به مرور در فرد وابستگی و اعتیاد ایجاد کرده، منجر به اعتیاد مجازی میشود. از این رو، برخورد با هرزه نگاری و آموزش صحیح استفاده از اینترنت در جلوگیری از این اختلال در سطح جامعه کارساز است.
از جمله آثار مخرب فضای سایبر، به وجود آمدن انحرافات جنسی و اختلالات جنسی است. اینترنت به دلیل رویکرد آزاداندیشی در روابط جنسی از سوی گردانندگان اصلی آن (غرب و به ویژه آمریکا) و نگرش تجاری نسبت به مسائل جنسی، موجب پدید آمدن پدیده شومی به نام هرزه نگاری ( Pornography) و هنر پلید شهوانی (Erotic art ) و رواج سرسام آور آن گردید. این پدیده مرزهای اخلاقی را در هم میشکند و تهدیدی برای فرهنگها به خصوص فرهنگهای دینی همچون فرهنگ اسلامی است. اصولاً، پورونوگرافی (هرزه نگاری) به عنوان نمایش تصویری و یا کلامیرفتارهای جنسی است که با هدف ارضای خواستههای جنسی دیگران تعریف میشود. این گونه مطالب و تصاویر که در پی تحریک جنسی دیگران عرضه میگردد، معمولاً به ارضای غیرطبیعی جنسی مراجعهکنندگان آن میانجامد.
نکته دیگر اینکه رجوع به اینترنت برای دسترسی به مطالب مستهجن (Obscenity) ، صرفاً به افراد نابهنجار خلاصه نمیشود و حجم قابل توجهی از مراجعان را افراد طبیعی تشکیل میدهد. در این عرصه بیشترین خطر متوجه کودکان و نوجوانان است. لاسر پس از پژوهشی که در این باره انجام داد، با اشاره به پی آمدهای منفی هرزه نگاری بر بهداشت روانی میگوید: «این امکان وجود دارد که به واسطه دیدن مطالب و تصویرهای مستهجن رفتارهای جنسی از خود بروز دهند. در مورد بزرگسالان نیز هرزه نگاری اینترنتی میتواند به بروز رفتارهای جنسی نا معقول و یا گاهی اعتیاد جنسی بینجامد». اصولاً اینترنت به جوی دامنزده که در سایه ویژگیهای خاص خود به تدریج به شکلگیری ناهنجاریهای جنسی در کاربران خود میانجامد.
این چالش، اختصاص به جمهوری اسلامی ایران ندارد و تمامی کشورها در سطوح مختلف با آن مواجه هستند. برای نمونه، در راهبرد سایبری ۲۰۱۵ وزارت دفاع آمریکا بر چنین چالشی تأكيد شده و راه کارهایی برای پوشش آن ارائه شده است. ریشه این چالش به ماهیت این فضا و رویکرد سنتی دولت ها نسبت به مقوله امنیت برمی گردد. فضای سایبر فضای ابهام، پیچیدگی پویایی و غیرقابل پیش بینی است. در چنین فضایی، لزوما کنترل در دست دولت ها نیست و چندان روشن نیست که چه چیزی فرصت و چه چیزی تهدید است. برای نمونه، هنوز مشخص نیست چگونه می توان شبکه های اجتماعی را گسترش داد و ضمن بهره برداری از آنها، تهديدات رو به گسترش شان را نیز مدیریت کرد. همچنین، مشخص نیست فضای سایبر دقيقه به کجا می رود و در کوتاه مدت و بلندمدت چه فرصت ها و تهدیدهایی را برای کشورها ایجاد می کند. در زمینه ساخت نرم افزارها و البته بدافزارها، در صورت داشتن دانش، هر کسی می تواند هر چیزی را که بخواهد طراحی کند. همین بدافزارها سالانه میلیاردها دلار برای کشورهای مختلف هزینه دارند. نگرانی از این وضعیت به اندازه ای است که کارشناسان سایبر در مورد خارج شدن این فضا از کنترل هشدار می دهند. برای نمونه، اخیرا نگرانی جدی در هوش مصنوعی ایجاد شده که بر اساس برآورد برخی کارشناسان، می تواند در آینده تهدید جدی امنیتی برای همگان ایجاد کند. این در حالی است که هنوز نگاه سنتی، نگرش غالب در حوزه امنیت است.
شناخت سنتی امنیت، نظامی زده است که تهدیدها را بیشتر بر محور دولت ها ارزیابی می کند و فاقد ظرافت و دقت لازم برای شناخت تهدیدهای موجود در فضای سایبر است. نگاه سنتی به امنیت بیشتر بر حذف کامل تهدید تمرکز دارد، این در حالی است که در فضای سایبر فرصت و تهدید در کنار هم هستند. چنین مشکلی در تهديدانگاری کل فضای سایبر و تلاش برای همراه نشدن با آن یا همراهی از طریق اعمال محدودیت هایی مانند سرعت پایین اینترنت و فیلترینگ گسترده خود را نشان داده است؛ که نتیجه آن نیز عقب ماندن ایران در حوزه دانش سایبری، ضعف گسترده در زمینه تولید نرم افزار و سخت افزار و در یک کلام، کاربر شدن در این فضاست. همین یکی از دلایل اصلی وابستگی امروز ایران به نرم افزارها و سخت افزارهای خارجی و جولان شبکه های اجتماعی خارجی در کشور و فقدان اعتماد عمومی به نرم افزارهای داخلی است.
معمولا کاربر بودن به استفاده افراد از نرم افزارها و سخت افزارها و به طور کلی، استفاده از فضای سایبر گفته می شود. با این حال، به نظر می رسد می توان از این اصطلاح برای بسیاری از کشورها نیز استفاده کرد که بیشتر کاربران فضای سایبر هستند. در واقع، بسیاری از کشورهای جهان در محیطی فعال هستند که خود کمترین نقشی در ایجاد و مدیریت کلان آن ندارند و برای آنها، فعالیت در این حوزه مانند بازی در زمین حریف بر اساس ساختار، قواعد و مقرراتی است که کمترین نقش را ایجاد و تدوین آن داشته اند. این کشورها نگرانی های امنیتی جدی نسبت به این موضوع دارند. چنین نگرانی هایی حتی برای متحدان آمریکا در اروپا نیز ایجاد شده و بسیاری از آنها خواهان انتقال بخشی از سرورهای شبکه ها به اروپا هستند. اینکه برخی از کشورها به دنبال داشتن اینترنت ملی با اسامی مختلف مثل شبکه ملی اطلاعات هستند، نیز در این چارچوب قابل درک است. ایران نیز در این مورد نگرانی های عمیق و جدی دارد و در این راستا اقداماتی مانند فیلتر برخی شبکه های اجتماعی خارجی و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات را در پیش گرفته است. با این حال، چندان مشخص نیست این گونه اقدامات تا چه میزان می تواند آسیب پذیری ها را کاهش دهد و همزمان مانع استفاده از فرصت ها نیز نشود.
معنای دیگر کاربر بودن، به استفاده گسترده یک کشور از نرم افزارها و سخت افزارهای خارجی اشاره دارد. در این زمینه، ایران یکی از کاربران وابسته به نرم افزارها و سخت افزارهای خارجی است. برای نمونه، تقریبا تمامی گوشی ها و کامپیوترها، فلش ها، سی دی و دی وی دی ها و تمامی وسایل خانگی دیجیتال وارداتی هستند که ممکن است آلوده به بدافزارهای جاسوسی و مخرب باشند. در این زمینه می توان به گزارش شرکت کسپرسکی در اواخر سال 94 در مورد اینکه دستگاه های اطلاعاتی آمریکا راهی برای نصب تجهیزات تجسسی و خرابکاری در کامپیوترها و شبکه های اطلاعاتی کشورهای مختلف از جمله ایران، روسیه و برخی دیگر از کشورهای آسیایی یافته اند. بر اساس تحقیقات کسپرسکی، نزدیک به نیمی از موبایل های کاربران ایرانی به بدافزارها آلوده شده اند. بر این اساس، کاربر بودن جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبری، یکی از جدی ترین آسیب پذیری های کشور است که باید برنامه ای بلندمدت و چندجانبه برای آن داشت. حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد خلاقیت و نوآوری، حمایت از استارت آپ های ایرانی که در حال حاضر نیز چند نمونه از آنها فعال و موفق هستند و آموزش و تربیت نخبگان س ایبری در همه حوزه های مرتبط، از اقدامات پایه ای برای داشتن آینده ای روشن در فضای سایبر است.
یکی دیگر از چالش های جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبر، ضعف اعتماد عمومی به دولت در این عرصه است که بیشتر در بی اعتمادی عمومی نسبت به شبکه های اجتماعی داخلی و استفاده گسترده از فیلترشکن ها تجلی یافته است. یکی از نگرانی های اصلی در این زمینه، استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی خارجی مانند تلگرام است که امکان رصد روندها و رویدادهای داخلی و شناخت ارزش ها، باورها و خواسته های عمومی مردمان ایران را برای کشورهای دیگر فراهم آورده است. به هر حال، شبکه های اجتماعی محل مناسبی برای آگاهی از تحولات اجتماعی، ارزشی، دینی و فرهنگی یک جامعه به ویژه جامعه ایران هستند. در چنین شرایطی، حجم بسیار وسیع و گسترده فعالیت ایرانیان در تلگرام و سایر شبکه های اجتماعی، ضمن فرصت سازی، می تواند زمینه آسیب پذیری کشور را نیز فراهم کند. تصمیم حاکمیت مبنی بر فیلتر تلگرام بر همین اساس بوده، که البته در عمل نه تنها نتیجه مورد انتظار را تأمین نکرد، بلکه بر اساس آمار و ارقام موجود، بر میزان استفاده از فیلترشکن های چندین برابر افزوده شده است. در حال حاضر، در ایران کمتر موبایل هوشمندی وجود دارد که حداقل یک فیلتر شکن فعال روی آن نصب نباشد. استفاده از فیلترشکن باعث افزایش احتمال رصد اطلاعات داخلی توسط بازیگران خارجی می شود؛ ضمن اینکه مشکلات جدی را برای سرعت و کیفیت اینترنت نیز به وجود آورده است.
به هر حال، باید میان استفاده از فرصت های شبکه های اجتماعی و تهدیدهای ناشی از آن راهی پیدا کرد که ضمن بهره گیری از فرصت ها، با تهدیدها نیز مقابله شود. ترمیم و ارتقای اعتماد در روابط جامعه و حکومت، شرط اساسی و اولیه نیل به چنین مسیری است. در واقع، تا زمانی که این ارتباط مبتنی بر بی اعتمادی باشد، سیاست های محدود کننده در فضای سایبر نه تنها کارآمد نخواهد بود، بلکه ممکن است بر مشکلات موجود بیفزاید.
نداشتن راهبرد جامع و کارآمد از جدی ترین چالش های کشور در حوزه سایبری است. البته این بدان معنا نیست که ایران استاد سایبری ندارد، بلکه مشکل اصلی نبود زمینه لازم در کشور برای تدوین و مهم تر از آن، اجرای راهبرد سایبری جامع و کارآمد است. ضعف اصلی در این زمینه، به ورود دیرهنگام ایران در تمامی ابعاد و در تمامی سطوح به فضای سایبر و همگام نبودن دولت و جامعه با انقلاب سایبری برمی گردد. در واقع، همان گونه که در مورد ورود سایر تکنولوژهای جدید نیز دیده می شود، دولت و جامعه ایرانی با وجود داشتن قواعد و مقررات کافی، در اجرا با مشکل مواجه هستند. به هر حال، چنین مسئله ای باعث جزیره ای عمل کردن نهادهای مختلف متولی حوزه سایبر در ایران شده و این آسیب پذیری بزرگی است. برخورد سیاسی و جناحی برخی از این نهادهای متولی که به نظر می رسد در بسیاری از موارد ناشی از رقابت-های سازمانی و بخشی است، نه تنها باعث از دست رفتن فرصت هم افزایی می شود، بلکه بر تهدیدهای این عرصه می افزاید. در چنین شرایطی، نیازمند راهبرد جامع و کارآمدی که مبتنی بر برنامه ای بلندمدت و جامع بر محور شناخت فضای سایبر، شناخت فرصت ها و تهدیدها و طرح ریزی برای همه بخش ها اعم از بخش دولتی و خصوصی باشد، هستیم.
در این راهبرد باید در مورد تهدیدها، فرصت ها، معرفی اصلی ترین نهاد مسئول و پاسخگو در مدیریت سایبری کشور، ایجاد مراکز علمی و پژوهشی سایبری، تربیت نیروی نخبه سایبری، آموزش سایبری از ابتدایی تا دانشگاه، تقسیم وظایف بین مراکز اصلی و فرعی سایبری در کشور، ایجاد هماهنگی بین نهادها و مراکز فعال س ایبری، همکاری دولت با دانشگاه ها و بین بخش خصوصی و صنعت، همکاری بین المللی سایبری، تدوین قواعد و مقررات سایبری و برگزاری مانورهای سایبری سالیانه بحث شود و برنامه های عملیاتی در این موارد تدارک دیده شود.
همگام نبودن ساختار اداری و اجرایی، مدیران و کارکنان دولتی و همچنین بخش خصوصی و از همه مهم تر نیروهای نظامی و دفاعی با انقلاب سایبری، مشکل بعدی است. مسئله اصلی در این زمینه، ساختار مدیریت سیاسی، نظامی و امنیتی کشور است که همچنان بر مدار مدیریت سنتی گذشته می چرخد. این در شرایطی است که در کشورهای پیشرفته، ساختارهای سیاسی، نظامی و امنیتی اصلاحات جدی را در راستای همراه شدن با انقلاب سایبری به اجرا گذاشته اند. برای نمونه، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) چندی پیش اصلاحاتی جدی را برای هماهنگی با چالش ها و تهدیدهای سایبری در اولویت قرار داد؛ از جمله اینکه در این سازمان، مراکزی فعال در حوزه سایبری ایجاد شدند و وظیفه هرکدام از آنها و روش همکاری و هماهنگی آنها با سایر مراکز دولتی و غیردولتی مشخص شده است. موضوع مهم دیگر، جذب نیروهای کارآمد در حوزه سایبری و البته آموزش های جدی کارکنان استخدام شده برای همراه شدن با انقلاب سایبری است. در این زمینه، در سازمان سیا هرساله دوره های کوتاه و میان مدت آموزش سایبری برای کارکنان در نظر گرفته شده است. همچنین، این سازمان بهترین نخبگان سایبری آمریکایی و حتی غیر آمریکایی را دعوت به همکاری می کند. اقدام دیگر سیا، همکاری با شرکت های فعال آمریکایی در فضای سایبر است.
بر این اساس، در ایران نیز لازم است ساختار اداری و اجرایی مطابق با انقلاب سایبری به روز شوند و کارمندان و کارکنان دولتی، به ویژه در مراکز سیاسی، نظامی و امنیتی، آموزش های جدی و حرفه ای برای فعالیت و بهره برداری از فضای سایبر کسب کنند.
فضای سايبر دارای ظرفيت ها و پتانسيل های مثبت و منفی بالايی است كه در اين پژوهش ظرفيت های چالش آفرين و منفی اين فضا بیان شد. در واقع، فضای سايبر امكانات و ظرفيت هايی را در اختيار مخاطبان قرار می دهد كه به قدرتمند شدن مخاطب در كنترل ديگران، تأثيرگذاری، نقش آفرينی، ايجاد تشويش و بی نظمی، ايجاد اغتشاش و بر هم زدن امنيت اجتماعی در سطح جامعه كمك می كند.
به كمك اينترنت ديگر مخاطب، منفعل نيست كه فقط نظاره گر صرف محتوای برنامه های رسانه ای باشد، بلكه قدرتی كسب كرده تا با سرعت به محتواها بازخورد نشان دهد، در نحوه توليد محتوا تأثيرگذار باشد و حتی خود به توليد محتوا نيز بپردازد. به واسطه اين امكان از يك سو، گروه ها و جنبش هايی كه سابقاً قادر به بازنمايی خود و مشاركت در توليد محتوا در رسانه ها نبوده اند و توسط روابط قدرت موجود به نوعی به حاشيه رانده شده بودند تا حدودی توانسته اند صدا و حضور خود را در اين فضا قابل شنيدن نمايند و از سوی ديگر گروه های اجتماعی مجازی كه از طريق روابط و تعامل ها در اين فضا شكل گرفته اند نيز، فرصت ابراز وجود و دست و پا كردن فرصت هايی برای خود در عرصه های مختلف با اهداف متفاوت به دست آورده اند و در ابعاد مختلف و مورد نظر خود نظم و امنيت اجتماعی موجود در كشور را تحت تأثير قرار دهند تا بتوانند به اهداف خود دست يابند.
با توجه به روندها و رویدادهای گذشته و تجربه سایر کشورها، پیچیدگی و مشکل بودن شناخت فضای سایبر، کاربر بودن در تمامی عرصه ها، ضعف در اعتماد عمومی نسبت به دولت در حوزه سایبری، نداشتن راهبرد جامع و کارآمد سایبری و جزیره ای عمل کردن و همگام نبودن با فضای انقلاب سایبری از جمله مهم ترین آسیب پذیری ها و چالش های کشور در حوزه سایبر هستند.
در جمع بندی كلی اين مباحث بايد گفت به صورت مطلق رفع و حل آسيب ها و چالش های فضای سایبری در زندگی واقعی امكان پذير نمی باشد؛ اما می توان با اجرای پیشنهادهای زير تا حدودی از شدت اين آسيب ها كاست و ضمن جلوگيری از تبديل شدن آنها به بحران در سطح جامعه توانايی هاي جامعه را برای مقابله با آنها بالا برده تا امنيت اجتماعی در كشور تأمين شود و زمينه رشد و تعالی كشور فراهم آيد.
2. ساخت برنامه گفتگو محور با کارشناسان متخصص در این حوزه برای شناخت كامل آسيب هايی كه از طريق فضای سايبر افراد و جامعه را تحت تأثير قرار می دهند؛
3. ساخت موشن و یا مستند در جهت شناساندن آسيب های ناشی از فضای سايبر به افراد، خانواده ها و جامعه؛
4. بالا بردن توانايی مقابله با آسيب های ناشی از فضای سايبر بر اجتماع از طريق كنترل ها و نظارت های مؤثرتر، دادن آموزش های لازم به خانواده ها و …؛
1. طارمی، محمد حسین (1387)، «فضای سایبر؛ آسیب ها و مخاطرات». ره آورد نور.شماره22.صص39-32.
2. امانی کلاریجانی، امرالله (1396)، «فضای مجازی و واکاوی سیاست های پیشگیرانه درکنترل آسیب های اجتماعی نوپدید». نشریه علمی، تخصصی رهیافت پیشگیری. پیش شماره اول.
3. اکبری، ابوالقاسم؛ اکبری، مینا (۱۳۹۰)، «آسیب شناسی اجتماعی». تهران، انتشارات، رشد و توسعه.
4. رحیمی، محمد(۱۳۹۰)، «عوامل اجتماعی مؤثر بر شکاف نسلی»؛ مطالعه موردی شهر خلخال، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
5. کشتی آرای، نرگس؛ اکبریان، اکرم (۱۳۹0)، «عصر مجازی و چالش های پیش رو».
6. یاسمی نژاد، عرفان؛ آزادی، اکرم؛ امویی، محمدرضا (۱۳۹۱)، «فضای مجازی، امنیت اجتماعی، راهبردها و استراتژی ها» همایش ملی صنایع فرهنگی نقش آن در توسعه ی پایدار.
7. جان پرور، محسن؛ حيدري موصلو، طهمورث (1391)، «آسيب شناسي فضاي سايبر بر امنيت اجتماعي»، فصلنامه نظم و امنيت انتظامي، شماره سوم، سال چهارم.
افکار خود را به اشتراک گذارید